تصوف در روسیه از قرنها پیش به وجود آمده و به ویژه در مناطق مسلمان نشین آن ریشه دوانده است؛ در طول تاریخ دستخوش تغییرات فراوانی شده و به فراخور مناسبات سیاسی و دینی، و حسب دلخواه حاکمان و مقامات و رهبران دینی و تصوفی، فراز و نشیبهایی را پشت سر گذاشته است. تصوف در طول تاریخ خود در روسیه تا همین پنجاه سال پیش، با تصوف در روزگاری که ما زندگی میکنیم، چهرهای بسیار متفاوت به خود گرفته است. جای تامل دارد که برخی پژوهشگران روس با وجود آنکه نطفه و ریشهی تصوف در اسلام است، خاستگاه و شکلگیری فلسفهی تصوف را نتیجهی اندیشهی ایرانی میدانند.
استقرار اسلام در منطقه و پراکندگی تصوف در روسیه
شکل گیری تصوف در روسیه و قفقاز به آغاز استقرار اسلام و فرهنگ اسلامی در این منطقه بازمیگردد. تا پیش از آن، قفقاز سرزمینی با قبیلههای مختلف و زبانهای متفاوت بود. مردم بومی منطقه باورهای بتپرستی داشتند، اگرچه در آن زمان دینهایی چون زرتشتی، مسیحیت و یهودیت آنجا وجود داشت. از زمان حمله اعراب، این تصویر چند رنگ قومیتی- دینی کامل شد. عمده مناطق روسیه امروز که اهل تصوف در آنها سکونت دارند، حوزه قفقاز شمالی، تاتارستان و داغستان اند.
مسلمانان در سال ششصد و چهل و دو میلادی به قفقاز دست یافتند. ارمنستان و گرجستان را تصرف کردند و تا محل کنونی شهر دربند پیش رفتند. حاکم دربند نیز با تسلط مسلمانان بر ایران، تسلیم شد و به اسلام گروید. در این حملهها مسلمانان مساجد و مدارسی برای آموزش زبان عربی میساختند که بعدتر تبدیل به مراکز تربیت معنوی مسلمانان شد. مردم در داغستان شروع به پیشرفت در شریعت کردند و برخی به مراکز علمی و فرهنگی جهان اسلام، همانند دمشق و بغداد سفر کردند[۱].
در روسیه باور بر این است که مردم غیرعربی که سهم به سزایی در ترویج تصوف و پیش از آن دین باوری داشتند، ایرانیها بودند. ایرانیها با گرویدن به اسلام، جهتگیری فلسفی بزرگی به آن بخشیدند، حتی بیش از اعراب. وجه ممیزهی ایرانیها با سایر مسلمانها، در رویکرد آنها به عرفان بود. ایرانیها ذیل تصوف، برای خود این حق را قائل بودند که بسیار فراتر از تعصبات قومی، اسلام را تفسیر کنند[۲].
به نظر میرسد نخستین بار تصوف در داغستان جنوبی، در شهر دربند ظهور کرد. در قرن دهم ایدههای فرهنگی و ادبی صوفیانهی زیادی از این شهر برخاست. در قرنهای دهم و یازدهم دربند شهر صوفیها بود. مواردی از صوفیان بودند که دور از مردم و در کوهها به تنهایی خلوت گزیده و میزیستند.
در میان تاتارها نیز تصوف به عنوان بخشی از سنت مسلمانی در حوزهی اورال و ولگا، از زمان نفوذ طریقت یسوییه[۳] از آسیای مرکزی در قرن دوازدهم، گسترده شد. بعد از پیوستن این منطقه به روسیه، طریقت نقشبندیه جای طریقت یسوی را گرفت.
شاخههای مهم تصوف در روسیه
یکی از گرایشهای فقهی مشهور تصوف، مذهب شافعی[۴] ست که از طریق آسیای مرکزی به روسیه راه یافت اما به دلیل باورها و سخت گیری، در میان مردم جایی نیافت. اما مذهب حنفی[۵] در روسیه بسیار پراکنده شد؛ نکتهی حائز اهمیت برای گسترش مذهب حنفی در روسیه این بود که زبان اسلام در میان حنفیها به زبان تاتاری تغییر کرد، اما زبان شافعیها همان عربی باقی ماند.
"در تاتارستان و قازان چندین شاخه از تصوف وجود داشته و دارد، در قرن هجدهم و نوزدهم طریقت مجددیه هواخواهان بسیاری یافت. اما تمام قرن بیستم طریقت خالدیه روی کار بود که آخرین ایشان از این شاخه که در قازان میزیست، غریفالله گاینولین، پیش از مرگ اجازهی مرادی به مرید خود کامیل بیک محمداف داد. بیک محمداف در سال دو هزار در حالی که هیچ مریدی نداشت درگذشت[۶]".
یکی از مهمترین شاخههای تصوف که پس از فروپاشی شوروی دوام آورد و به فعالیت ادامه داد، گروه پیرو شیخ ریشات موسین[۷] بود که به فرقه نقشبندیه-مجددیه-حسینیه[۸] تعلق داشت. او متولد ۱۹۳۱ در شهری تاتاری بود که با جنگ بزرگ میهنی باخانواده به ازبکستان گریختند. در آنجا او به اسلام و سنتهای تصوفی علاقهمند شد. چرا که در آن دوران در ازبکستان حکومت شوروی جرات بستن مسجد را نداشت و سنت تصوفی با قدرت زیادی همچون سابق پابرجا بود. موسین اجازه مرشدی خود را از ابراهیم محمد قل اف، مرشد شاخه حسینیه از طریقت نقشبندیه دریافت کرد و خود مرشد شد و به تاتارستان برگشت. در تاتارستان بسیاری طرفداران نقشبندیه به او علاقهمند شده و گرد او جمع شدند. در میان مریدان او میتوان بسیاری علاقهمندان روحانیت مسلمان تاتارستان را یافت: قاضی بزرگ تاتارستان جلیل فضلیاف[۹]، رئیس شورای علمای دومای جمهوری تاتارستان، عبدالله آدیگاموف، مفتی سابق تاتارستان ایلدوس فایزوف و دیگران. البته ناگفته نماند افرادی که به طریقتهای صوفیه تعلق دارند، میکوشند آن را بازگو نکنند تا از اتهامات وهابیون در امان بمانند، چرا که وهابیون پیوسته خصومتی قاطع با متصوفه دارند[۱۰].
یکی دیگر از شاخههای پر اهمیت طریقت حقانی در باشقیرستان است که بنظر میرسد یک انجمن اخوت سنتی است که وانمود میکند پیرو راه نقشبندیه است. از فعالیتهای این طریقت، تلاش برای دانشافزایی مردم مسلمان در زمینه شریعت، جلوگیری از گسترش خودخواهی و فردگرایی و پیشرفت به سوی معنویت و آمادگی برای نبرد آخرالزمان است.[۱۱]
تصوف در روسیه، امروز
پس از فروپاشی شوروی، آغاز احیای اسلام در تاتارستان عمدتا ناشی از نفوذ جریانهای غیرسنتی اسلامی (وهابیت) به مسلمانان منطقه بود. صوفیانی که توانستند علیرغم تمایلات سیاسی بلشویکها در قفقاز شمالی، ترکیه و آسیای مرکزی زنده بمانند، تا حدود زیادی در مسائل دینی با هم مشابهند. تصوف از وهابیت بسیار صلحآمیزتر است. وهابیت کمکم تهدیدی برای صلح و مبنایی برای تروریسم میشد. بررسیها و پژوهشها به طور جدی امروزه از تصوف در روسیه به عنوان راهی برای پیشگیری و از بین بردن اشکال مختلف اسلام رادیکال سخن میگویند. برای نمونه در کنفرانسی که در سال ۲۰۱۳ با عنوان " افراطگرایی مذهبی در فضای پسافروپاشی: وضعیت و چشم انداز" در مرکز لف گومیلیف در قازان، برگزار شد، یکی از مباحث اصلی مورد جدل، اهمیت بالای تصوف برای مقابله با جریانهای اسلام افراطی بود. در این کنفرانس گفته شد که در اسلام صدها طریقه و فرقهی تصوف هست که لازم است بسیار جزئی و دقیق از آنها سردرآوریم.[۱۲]
طی یک نظر سنجی در سال ۲۰۱۶ در میان مسلمانان تاتارستان، مشخص شد که اکثر پاسخدهندگان نمیتوانند تصوف را تفسیر کنند، برخی گفته بودند تعلیم و تربیت روح است و بسیاری آن را راه تطهیر اخلاقی و خود سازی فردی میدانند. البته برخی نیز تصوف را خطا و بدعت در دین تلقی کرده اند.
ولیالله یعقوبوف که بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۱ معاون مفتی تاتارستان بود، از متصوفه بسیار حمایت میکرد و برای گسترش آن در دوران پساشوروی تلاش میکرد چرا که تجربهی خوب تصوف را در ازبکستان و داغستان شاهد بود. امروزه نیز مقامات تاتارستان بسیار محتاط با تصوف مواجه میشوند. رئیس شورای امور مذهبی کابینه وزیران جمهوری تاتارستان، رینات نبییف، در ارتباط با تصوف اینگونه سخن میگوید: " از ۱۹۹۳ علاقه و توجه به تصوف در جامعه تاتارستان افزایش یافته است و به نظر میرسد زیر نفوذ جریانهای خارجی مهمی چون نورچیلر در ترکیه و داغستان، مریدان سعید افندی در چرکسیا باشد که نه تنها موسسات آموزشی را کنترل میکنند بلکه بر سیاستهای مقامات مسئول نیز موثرند. در حال حاضر بسیار بر سیاست تسامح و رواداری تاکید میشود و به نمایندگان دینی اجازهی دخالت در امور دولتی را نمیدهند."[۱۳] البته نقش سیاسی رهبران انجمنهای اخوت که در ابتدای دهه ۹۰ قرن پیش به شکلی فعالیت سیاسی داشتند، امروز نیز مورد توجه است. گاه شخصیتهای رهبران تصوفی، رهبران سیاسی و رئوس انجمنهای اخوت در هم میآمیزند به ویژه برای کشورهایی که ایدئولوژی تصوف به عنوان ایدئولوژی جدیدی در نظر گرفته میشود. با اینهمه راههای ممکن برای چنین خواسته و همکاری و فعالیت برادران متصوفه به شکلی رسمی، هنوز با جزئیات مورد بحث قرار نمیگیرد.
در داغستان پس از فروپاشی شوروی، به علت ریشههای عمیق دینی در این منطقه، به سرعت موقعیتهای کلیدی دینی بازگشت. ادیان به ویژه اسلام تاثیر اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بالایی داشتند. و اکنون میتوان ادعا کرد تصوف نقش مهمی در حیات سیاسی و دینی این کشور بازی میکند.
از اواخر قرن بیستم اینترنت و رسانههای دیداری و الکترونیکی کمک بسیاری به گسترش تصوف کرده اند. کنفرانسهای آنلاین بسیاری از طریق اینترنت در زمینه کارکرد تصوف برگزار میشوند. لازم به ذکر است مهمترین مرکز در حال حاضر استقرار و پراکندگی تصوف در روسیه داغستان است و برخی کشورهای حوزه قفقاز شمالی است که سنت صوفیانه در آنها تا امروز بسیار ریشه دوانده است. گفته میشود بررسی فعالیت نهادهای تصوفی در روسیه مرکزی برخی دشواریها را به همراه داشته است که عمدتا با عواملی چون گسترش اسلام سنتی در منطقهی گستردهای از خاک روسیه و تعطیلی نهادهای متصوفه در مناطقی که تصوف در آنها قدمتی ندارد و عدم آمادگی لازم برای گسترده شدن سنت تصوف در سراسر روسیه مرتبط است.
محمد بصیر متخصص تاریخ تصوف در مسکو، بر این باور است که هیچگونه جریان تصوفی مشخصی در روسیهی امروزی وجود ندارد. صوفیان در مناطق مرکزی روسیه بدون هیچگونه ساختار سازمانی و در تعدادی بسیار محدود به فعالیت درویشی میپردازند. اینها عمدتا صوفیان شاخهی قدیریه هستند که در چارچوب نظم اجتماعی خاصی فعالیت نمیکنند و هیچ سندسازی از فعالیتهای خود انجام نمیدهند. به این خاطر مطالعهی این شاخهی تصوف در روسیه مشکلاتی را به وجود میآورد.
با افزایش شمار اهل تصوف، پروسهی بروکراسی شدن نهادهای مرتبط با آن را شاهدیم. اگر در گذشته شیخ بی واسطه با مریدانش در ارتباط بود، اکنون بیشمار واسطه میان ایشان وجود دارد از جمله خلیفه، مقدم و غیره. این پیچیدگی ساختار انجمنهای اخوت باعث از هم گسیختگی بسیاری از انجمنها و شکلگیری زیرشاخههای بسیاری میشود.
امروزه شیوخ متصوفه در رقابت با یکدیگر برای افزایش تاثیر گذاری خود در تلاش برای کسب حمایت از مقامات دولتی و سیاسی برمیآیند. در نتیجهی این امر، همیشه مقام اصلی نهاد توصفی به مقام اصلی حاکمیت وابسته میماند. برخی اعتراضها به این شکل از رفتارها و پدیدههای منفی در صوفیه، منجر به احیای سنت ملامتیه[۱۴] و ظهور تعداد زیادی درویش سرگردان شده است که به این نهادها و انجمنهای برادری هیچ ربطی ندارند.
اگر در گذشته، انجام امور مذهبی صوفیان، کل وقت آنها را در مراقبه و تزکیه و ذکر میگرفت، در دنیای امروز اینطور نیست. پیروی از طریقت مانع از پایبندی و انجام وظایف اجتماعی افراد نمیشود. بخش عمدهای از اهل تصوف، اقشار پایین جامعه و برخی نمایندگان سطح متوسط هستند. شاید ذکر این نکته نیز مفید باشد که امروزه عضویت در طریقت عمدتاَ ناشی از سنن خانوادگی است و نتیجهی تحقیقات معنوی فرد نیست.[۱۵]
نهادهای تصوفی در روسیه و رهبران آنها
با وجود اینکه هنوز شرایط استقرار سنت تصوفی در روسیه ایجاد نشده است، نهادهای تصوفی خارجی میتوانند با هدف ترویج عرفان سنتی اسلامی در روسیه فعالیت کنند. معروفترین این سازمانها، بنیاد تصوفی نعمت اللهی است. البته باید این نکته را مد نظر داشت که روسیه پذیرای فضایی برای اسلام راست کیشانه است. اسلام از سایر ادیان در روسیه قویتر است چرا که مانند مسیحیت، جریانهای عرفانی را به درون خود راه نداده است. نام سازمان نعمت اللهی از یکی از بزرگترین صوفیان ایرانی شاه نعمت الله ولی گرفته شده است که در قرن چهاردهم این بنیاد را بنا نهاد[۱۶]. مرکز این بنیاد چندمرتبه جا به جا شد، ابتدا در ایران بود، سپس به هند رفته و در ۱۷۷۵ به ایران برگشت. در ۱۹۵۳ جواد نوربخش رئیس این بنیاد شد و بیش از صد خانقاه و کتابخانه و موزه در ایران بنا کرد. نخستین دنباله رو بنیاد نعمت اللهی در روسیه کسی نبود جز برتلس، ایران شناس نامدار روس. به واسطهی او بنیاد خانقاه نعمت الله در روسیه دایر گردید که از سال ۲۰۰۲ به فعالیت مشغول است و هدف اصلی این بنیاد ترویج دوستی میان مردم و ملتها، تقویت فرد، و قوای روحانی انسان است. از ژانویه ۲۰۰۳ برنامهای تحت عنوان "گفتگوی فرهنگها و ادیان: تاریخ و امروز" برگزار میکنند که هیچ رویکرد سیاسی یا دینی ندارد. از جمله فعالیتهایی که این بنیاد خیریه انجام میدهد اهدای کتب به کتابخانهها، انجام خدمات ترجمه آثار ارزشمند تصوف، تهیه محتوا برای انتشار است. کمک به مردم، کودکان بی سرپرست، معلولان نیز جزیی از فعالیتهای این بنیاد به شمار میرود. "قانونی اساسی که هر صوفی باید به خاطر بسپرد این است: خدمت به مردم! چرا که هیچ شادی بزرگتر از خدمت کردن به مردم نیست".[۱۷]
یکی دیگر از نهادهای فعالیت صوفیان در روسیه که ذیل بنیادهای خیریهی مسلمانی جای میگیرد بنیاد اخلاص است که به جز مسکو در بسیاری شهرهای دیگر روسیه نیز شعبه دارد و به فعالیتهای عام المنفعه و خیر میپردازد. با آنکه در اساسنامهی این بنیاد هیچگونه اشارهای به شاخه یا گرایشی تصوفی نشده است، اما مدیران این بنیاد در مسکو اذعان دارند که به سنت تصوف پایبندند.
ذیل طریقت حقانی، که پیروان آن عمدتا در جمهوری باشقیرستان زندگی میکنند، نهادی به نام بنیاد حقانی، به وجود آمده که شعباتی در سراسر جهان نیز دارد که در سال ۱۹۷۳ بنیانگذاری شده و آن را به افتخار بنیان گذارش، شیخ محمد ناظم عادل الحقانی نام نهادند. طبق بررسیهای خود فرقه، گفته میشود نسب او به پیامبر و صوفی عبدالقادر گیلانی میرسد. شیخ محمد ناظم حقانی درس تصوف در استانبول در نزد شیوخ نقش بندی گذراند. البته در نزد بزرگان متصوفهی دیگر در سوریه و بغداد نیز زمان گذرانده بود. حتی مدتی در داغستان شاگرد امام شامیل، رهبر داغستان نیز بوده است. او ماههایی از سال را در انگلیس میگذراند و سپس با وسایل حمل و نقل زمینی به شرق برمیگشت. سپس او سفری به کشورهای آسیایی انجام داد و در طول این سفر هزاران مرید برای خود گرد آورد[۱۸]. شیخ ناظم شخص عجیبی است چرا که شعارهای عجیبی در برخی مناطق جهان راه انداخته در وصف خود، برای نمونه این شعار که طریقت همانجاست که شیخ ناظم است و یا طریقت شیخ است و شیخ طریقت است[۱۹].
چند منبع کمکی که به طور مستقیم نقل قولی از آنها آورده نشده است:
- Выпускная квалификационная работа бакалавриата Казанского Федерального Университета под названием суфизм в России. ۲۰۱۸
- Суфизм в современном мире: интерпретации, теория и практика. Журнал научная мысль Кавказа. ۲۰۱۷ Вахит Хумидович Акаев. ۲۰۱۷
- https://realnoevremya.ru/articles/۴۶۷۲۱
- https://ria.ru/۲۰۱۴۰۸۲۹/۱۰۲۱۹۴۸۳۳۸.html
[۱] Кемпер М.К. К вопросу о суфийской основе джихада в Дагестане / М.К. Кемпер // Москва. – ۲۰۰۳. – C. ۳۰۵.
[۲] همان
[۳] Ясавия
[۴] Шафиитский
[۵] Ханафитский
[۶] برگرفته از مقالهای ارائه شده در کنفرانس علمی-عملی دین و دین شناسی در روسیه معاصر ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۶- مسکو دانشگاه دولتی لامانوسف
[۷] Ришат Мусин
[۸] Накшбандия-Муджаддидия-Хусайния
[۹] Джалил Фазлиев
[۱۰] برگرفته از مقالهی Суфийское братство шейха Ришата Мусина в Татарстане ارائه شده در کنفرانس دین و دین شناسی در روسیه در سال ۲۰۱۶. موجود در سایت:
https://ruskline.ru/analitika/۲۰۱۸/۰۶/۰۱/sufijskoe_bratstvo_shejha_rishata_musina_v_tatarstane
[۱۱] https://www.gumilev-center.ru/nakshbandijjskijj-tarikat-khakkanijja-rabanijja-i-neoosmanskijj-proekt-shejjkha-nazima-kipriotskogo/
[۱۲] برگرفته از مقالهای تحت عنوان: Суфизм имеет большой потенциал в борьбе против наиболее опасных течений в радикальном исламе. ارائه شده در کنفرانس افراط گرایی مذهبی در دوران پساشوروی: وضعیت و چشم انداز در سال ۲۰۱۳.
[۱۳] برگرفته از مقاله Суфийское братство шейха Ришата Мусина в Татарстане ارائه شده در کنفرانس دین و دین شناسی در روسیه در سال ۲۰۱۶. موجود در سایت:
https://ruskline.ru/analitika/۲۰۱۸/۰۶/۰۱/sufijskoe_bratstvo_shejha_rishata_musina_v_tatarstane
[۱۴] маламатия
[۱۵] انسیکلوپدیا، مدخل اسلام. ویراستار مسئول پروزاروف. مسکو، نشر علم، ۱۹۹۱.
[۱۶] Статья СУФИЙСКИЕ ОРГАНИЗАЦИИ НА СОВРЕМЕННОМ ЭТАПЕ РАЗВИТИЯ РОССИИ, Д. Авилова. Образ жизни в России: История и современность» ,
برگرفته از مقاله تحت عنوان "سازمانهای تصوفی در مرحلهی امروزین پیشرفت روسیه نوشته د. آویلووا. از مجلهی زندگی در روسیه: تاریخ و دوران معاصر. مسکو، ۲۰۰۷، صفحات ۳-۶
[۱۷] همان
[۱۸] http://sheiknazim.com/
[۱۹] برگرفته از مقاله تحت عنوان طریقت نقش بندیه حقانی و پروژه ی غیرعثمانی شیخ ناظم نوشته و.و. سیبنکو. در مجله اسلام شناسی. ۲۰۱۴، شماره ۴، صفحات ۹۵-۱۰۴
نظر شما